بی توان ضعیف، سست، ناتوان، فقیر، من، بنده ادامه... ضعیف، سست، ناتوان، فقیر، من، بنده تصویر بی توان فرهنگ فارسی عمید
بی توان ناتوان، ضعیف، سست، نزار، بی توش، بی حال ادامه... ناتوان، ضعیف، سست، نزار، بی توش، بی حال فرهنگ واژه مترادف متضاد